سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

امروز 5 صفر، شهادت حضرت رقیه (س) دختر خردسال امام حسین (ع) هست. اونچه که درباره ی این خانم زیاد گفته میشه، اینه که سند معتبر تاریخی در مورد سرگذشتشون وجود نداره، تا جاییکه حتی عده ای اساس وجود چنین دختری رو رد می کنند و معتقدند امام حسین (ع) هرگز دختری به نام رقیه نداشته و کل این قضیه رو از جمله تحریفات تاریخ زندگی اباعبدالله می دونند. استدلال این گروه هم اینه که در خیلی از کتب معتبر تاریخی نامی از ایشون برده نشده. اما اونچه که به نظر من میرسه اینه که اصل ماجرای شهادت دختر خردسال امام حسین (ع) در خرابه ی شام و در هنگام اسارت در بعضی از منابع تاریخی اومده از جمله در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، ذکر شده. از طرف دیگه در کتابهای لهوف سبدبن طاووس و مقتل الحسین ابی مخنف که از مقاتل معتبر هستند، جملاتی از زبان امام حسین (ع) بیان شده که در اونها رقیه رو مورد خطاب قرار میده. اینا مواردی نیست که به راحتی نادیده گرفته بشه. همیشه دلم می شکنه وقتی کسی به صراحت و با اطمینان این قضیه رو تکذیب می کنه و با یک ژست عالمانه منکر وجود همچین دختری و شهادتش در خرابه ی شام میشه. ولی سؤالی که پیش میاد اینه که این حرمی که امروزه به نام این خانم در سوریه واقع شده پس چیه؟ البته باید تأیید کنیم که در مجموع اسناد تاریخی این قضیه ضعیف هستند ولی این دلیل نمیشه که به همین صراحت بیان کنیم که «قضیه خرابه ی شام و رقیه و سر بریده ی پدر از اساس دروغه». یه نکته ی دیگه ای که در این بین وجود داره، کرامات بسیاریه که از این خانم نقل میشه و اونا دیگه مطالبی نیست که بخوایم ردشون کنیم. بیشتر مباحث و مکتوباتی هم که پیرامون این حضرت وجود داره مربوط به کرامات میشه که یک نمونه شو می تونید اینجا ببینید. قضیه ی آبگرفتگی قبر حضرت و خواب دیدن دختران خادم حرمش هم که خیلی معروفه. خیلی از این مطالب هم در کتاب «ستاره ی درخشان شام» نقل شده. به نظرم دریکی از ویدئو های مربوط به حاج حسن خلج بود که ایشون نقل می کرد: در جمعی بودیم و یکی از همین اهل علم این مطالب رو در رد قضیه ی حضرت رقیه (س) مطرح می کرد. یه ظریفی در جمع بود، گفت که قربونش برم نیست و این همه کرامت داره، اگه بود چیکار می کرد.

در مجموع می خوام بگم درسته که می گیم روضه ی بدون سند نباید خوند اما نباید هر نقل به ظاهر ضعیفی رو هم رد کرد و منتظر اسناد خیلی قطعی و صددرصد نشست. چون همونطور که بسیاری از تحریفات وارد روایات عاشورا شده، حتما بسیاری از مواردش هم بوده که به ما نرسیده. بهرحال روضه ی حضرت رقیه (س) یکی از روضه های مورد علاقه منه و خیلی ها رو هم دیدم که با این روضه ارتباط خاصی برقرار می کنن. حالا چه فرقی می کنه که این خانم اسمش رقیه بوده یا فاطمه صغری یا هر اسم دیگه ای و اینکه 3 ساله بوده یا 4 ساله یا 6 ساله. مهم اینه که یه سند دیگه از مظلومیت اباعبدالله و اهل بیتشه و همینطور دلیلی بر شقاوت دشمنانشون.

بند آخر هم بخشی از روضه ی خانم به امید اینکه حضرت ما رو مورد توجه خاص و عنایت ویژه قرار بدند:

هنگامی که زن غساله بدن حضرت سلام الله علیها را غسل می داد، ناگاه دست از غسل کشید و گفت : سرپرست این اسیران کیست؟ حضرت زینب سلام الله علیها فرمود چه می خواهی؟ غساله گفت:این دختر به چه بیماری مبتلا بوده که بدنش کبود است؟ حضرت زینب سلام الله علیها در پاسخ فرمود: ای زن! او بیمار نبوده است؛این کبودیها آثار تازیانه ها و ضربه های دشمنان است. و در روایت دیگر است که آن زن دست از غسل کشید و دستهایش را بر سرش زد و گریست. گفتند چرا بر سر می زنی؟ گفت: مادر این دختر کجاست تا به من بگوید چرا قسمت هایی از بدن این دخترک سیاه شده است؟ گفتند: این سیاهی ها اثر تازیانه های دشمن است.

ای پدر خسته ام و این همه غم می کشدم

درد این صورت و این قامت خم می کشدم

گاه این سوزش پا و گاه درد کمرم

گاه درد دل و گه درد سرم می کشدم

بعد تو آب شد آزاد ولی بی تو پدر

آب زهر است، همین زهر ستم می کشدم

رفتی و بعد تو ما را به اسارت بردند

به خدا داغ اسیری حرم می کشدم

پیش چشمان من از اسب عمویم افتاد

یاد آن قامت و دستان قلم می کشدم

رفتی و مانده ام این شرط وفا نیست پدر

و همین غصه به اسم تو قسم می کشدم

(شعر از محمد ناصری)


[ جمعه 90/10/9 ] [ 3:54 عصر ] [ حسین ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

حسین
عاشق حسین... و اگر آقا قابل بدونن، ذاکر حسین. آنچه اینجا می خونید حرف دله، و آنچه می نویسید، راهگشای آینده. لطفا از نظراتتون محرومم نکنید...
آرشیو مطالب
آمار بازدید
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 5
کل بازدید : 60741
بک لینک